مصاحبه


نظر من این بود که شرط فاسخ انفساخ است، البته نظر نبود جائی خوانده بودم ولی نمی دانستم کجا، اما هیچ کدام از بچه ها با نظر من موافق نبودند، خانه که آمدم در اینترنت سرچ کردم و دیدم«اینجا»نظر من را تایید کرده، استدلالش هم به نظرم منطقی بود با این حال دوستان هم بحث، راضی به باخت نشدند و فرهاد رفت و از دکتر خجسته سوال کرد، حالا دقیق نمی توانم نقل قول کنم ولی ظاهرا نظر ایشان این بود که با شرط فاسخ عقد فسخ می شود واین شرط در واقع نوعی فسخ معلق است، نمی دانید فرهاد چه حالی می کرد از اینکه نظر من رد شده بود  و برده بود و این حرفا، خوب اینجا معلوم است دیگر، من هرجا لازم ببینم نظر شیخ و آخوند را هم رد می کنم دکتر خجسته که روی سر ما جا دارد، قبول نکردم  و قرار شد برویم سراغ دکتر شهبازی، و از ایشان سوال کنیم، اتفاقا امروز با دکتر، اصول داشتیم، غیر از این، یک سوال دیگر هم داشتم، فرهاد جلوتر پرسیده بود و دکتر گفته بود نه فسخ است نه انفساخ ولی نگفته بود بلاخره چیست؟!، در راهرو که ایشان را دیدم گفتم؛ چرا نمی شود عقدی که بوسیله شرط فاسخ منحل می شود را بگوییم منفسخ شده؟ قبل از اینکه جواب بدهد سوال کرد این کیه؟! فامیلم را که گفتم، گفت آهان سیاوش! بعد از خوش و بش بدون هیچ توضیحی گفت؛ شرط فاسخ، اقاله معلق است! همین، و فهمیدن علت آن را به خودمان واگذار کرد، تا الان که ایرادی به نظرمان نرسیده …، حالا توضیحش بماند، بیشتر از این، هدف این پست نیست فقط این را بگویم که بعد از سالیان دراز، هنوز بین علما اختلافات شدید است چنانچه سه نظر فوق شاهد این مدعی است و نکته حدیث «اختلاف امتی رحمه» هم اینجا روشن می شود، حال کردید که چگونه این رحمت واسعه ی الهی فعلا و تا اینجا همه مان را از باخت نجات داده است؟!

 راستش سوال دیگری که از دکتر داشتم برمی گشت به یک ایده درباره این وبلاگ، می خواستم هر چند وقت یک بار با اساتید مصاحبه کنم، آن هم به شیوه دانشجویی و با کمک شما، این را هم با دکتر در میان گذاشتم، بعد از چندتا تیکه کلفت که نثار فرمود گفت خوب است و راضی به مصاحبه شد. حالا چون قرار بر این است که این کار را با کمک دانشجویان دانشکده و شاگردان استاد انجام بدهیم، هر کس سوالی از ایشان دارد اینجا مطرح کند تا پس از جمع آوری و طبقه بندی از ایشان بپرسیم، ایده خوبی است، نه؟ پس بسم الله، کمک کنید تا اولین مصاحبه این وبلاگ بی تجربه تبدیل به یک مصاحبه عالی، خواندنی و ماندگار شود.

پ.ن: یکی از دوستان وبلاگ نویس به اسم علیرضا رنجبر مطلب خوبی در مورد دکتر شهبازی نوشته، پیشنهاد می کنم دوستانی که به هر دلیلی شناخت کاملی از ایشان ندارند روی لینک روبرو کلیک کنند و آن را مطالعه کنند (عکس جالبی هم دارد) بعدا اگر سوالی برایش پیش آمد حتما ما را هم در جریان بگذارد: « جناب نابغه »

برچسب‌ها: , , , , , ,

56 پاسخ to “مصاحبه”

  1. امیر Says:

    ببخشید آقای خجسته کی دکترا گرفتن؟!

  2. فاطمه نوبخت Says:

    سلام ممنون از این مطلب…استاد شهبازی استاد من بودند و من نظر ایشون رو قبول دارم
    اگر زحمتی نیست فامیلیه من بهش بگید و بهش خیلی سلام برسونید و بهش بگید که من الان 5 ساله که وکیل هستم…یادش بخیر دانشگاه آزاد واحد شمال…ممنون از لطف شما دوست و همکار عزیز

  3. f.r.r Says:

    سلام این فرهادی که من میشناسم عمراً کم نمیاره تازه اگرم کم بیاره خوب بلده چه جوری سفسطه کنه البته سفسطه هاش منطقیه (سفسطه منطقی!!!!!) درمورد مصاحبه هم باید بگم که خیلی پیشنهاد خوبیه مخاطبین بیشمار وبلاگتم بیشتر میشن

    • Siavash Says:

      همین که خودت قبول کردی کم میاری کافیه 😉 سفسطه ایرادی نداره بلکه اینجور مواقع جزو مستحبات مؤکده محسوب میشه

  4. هورمزد Says:

    سلام. مطلب جالبي است و عكس از آن جالبتر !!!‌

    خواستم بهت پيشنهاد بوسيدن دست يكي از اساتيد را بدهم كه بعد پشيمان شدم… پيام خصوصي هم كه انگار در اينجا موجود نيست… به خودت مي گويم!

    1- در مورد اختلاف بين علما حرف بسيار است… در جزا ما هيچ وقت نفهمديم فعل ناشي از ترك فعل يعني چه؟! من هميشه مي گويم : اصولآ حرف بي معنايي است! بعضي از دوستان مي گويند معنا دارد و استدلالشان هم بسيار ضعيف تشريف دارد !!! و بلافاصله رد مي شود!
    چنان كه بسياري از اساتيد نيز…

    قانون مي گويد : جرم فعل يا ترك فعلي است كه….

    حرفي از فعل ناشي از ترك فعل نيست… ترم پيش از يكي از اساتيد پرسيدم كه:

    بدون استفاده از اين اين مثال كه به گوسفند غذا نمي دهيم تا ضعيف شود و بميرد مي شود
    فعل ناشي از ترك فعل را با مثالي تعريف كنيد… ( آخر دو استاد ديگر اين مثال را زده بودند!)
    ايشان تاملي نمودند و فرمودند : مثالش همان است ديگر !

    عرض كردم: وقتي به گوسفند غذا نمي دهيم ترك فعل كرده ايم ديگر؟! گفتند: نه ! زيرا گوسفند اول ضعيف مي شود و بعد مي ميرد ! پس فعل ناشي از ترك فعل است!

    گفتم: پس چرا در مورد كوري كه چاه را مقابلش مي بينيم و سكوت مي كنيم مي فرماييد كه ترك فعل است؟ مگر نه اينكه آن كور هم زخمي مي شود و خونش مي رود و مي ميرد !!!

    چه تفاوتي هست؟!
    اصلآ چه لزومي هست كه قسم سومي بتراشيم در كنار فعل و ترك فعل ؟!

    استاد فرمودند : البته بنده هم فعل ناشي از ترك فعل را قبول ندارم!!!! ولي چون اساتيد برجسته ي اين علم قائل به آن هستند نا چاريم بپذيريم!!!!! حالا چرا ناچاريم خدا مي داند…

  5. هورمزد Says:

    2- در مورد مصاحبه با جناب شهبازي … بنده سوالي ندارم! چون همه چيز بدون سوال واضح است! 😀

    چند روز پيش به يكي از دوستان مي گفتم: عزت فقط به دست خداست… و وقتي خداوند بخواهد به كسي عزت بدهد دنيا هم كه نخواهند آن فرد با عزت خواهد شد…

    در مورد ايشان هم همين ! گويي مهره مار در جيب مبارك دارند! بنده سر كلاس بسياري از اساتيد مدني رفته ام … خيلي هايشان عالي هستند اما نامي چنان كه بايد و شايد و طرفداري به اين حد ندارند!! من حتي دو تن از اساتيد را به جناب شهبازي ترجيح داده ام…
    اما خوب ! خدايش شانس دهاد !!!! هميشه سرش شلوغ است…

    3- متاسفم از اين كه بسياري از اساتيد چنان كه شايسته شان است قدر نمي بينند… تازه از آنها انتقاد هم مي شود… كه باعث دلسردي آنان مي گردد…

    من كلاس آقاي مقيمي را هميشه دوست داشته ام.. زيرا روش تدريسشان كه بردن تمام مطالب درسي روي نمودار و با كمك تصويراست واقعآ كار آمد است… و حتي با دقت در كلاس و بدون خواندن براي امتحان مي شود بسياري اش را به ياد آورد …
    اما متاسفانه … آنقدر گفتند و گفتند و نوشتند كه اين چه روشي است؟ و چرا استاد مطالب را مي نويسد؟ تا اينكه ايشان هم تصميم گرفتند كه مثل بسياري ديگر از اساتيد از روي صندلي فقط درس را بگويند…

    و چنان شد كه كلاس اين هفته اصلآ روح هميشگي را نداشت… و البته خوب هم شد !!

    چون تمام دانشجويان فهميدند كه روش قبلي چقدر موثر بوده است… و با اصرار و خواهش و تمنا از ايشان خواستند كه به همان روش به درس ادامه بدهند… ايشان هم 5 دقيقه مانده بود به انتهاي كلاس با ضربه اي برق آسا بر ميزشان ( جا استادي ! ) از جا پريدند و دوباره به نوشتن بر روي نمودار ادامه دادند… و تازه كلاس شد مثل قبل و ذهن ها مشغل ادراك گشتند!!

  6. هورمزد Says:

    موقع انتخاب واحد هر كس دو چشم به همراه دارد كه مي تواند با كمك از آنها نام اساتيد را ببيند و استاد مورد نظرش را بيابد…
    متاسفانه بعضي از دوستان بعد از شش – هفت ترم و شناخت اساتيد درس را با فردي برمي دارند كه روشش را قبول ندارند! خوب انسان عاقل چنين مي كند؟!!
    در مورد اساتيد ترم يك كه اجبارآ به دانشجو مي اندازند مي شود انتقاد كرد… يا نهايتآ ترم دوم كه هنوز افراد را نمي شناسيم … اما الان ديگر اين حرف ها كه چرا استاد درس مي نويسد و نمودار مي كشد و … احمقانه است… خوب اگر روش را قبول نداريد با ايشان درس بر نداريد…
    اتفاقآ هميشه در كلاس ايشان دانشجويان خوبي هستند و تعامل بسيار خوبي هم با استاد دارند چون شكل درس دادنشان مشاركت دانشجويان است در بحث ها… عده اي استاد نديده به كلاس ها مي آيند و ايراد مي گيرند كه چرا درس را روي نمودار مي برند…
    با عرض پوزش ! هنوز يك دانشجوي درست و حسابي نديده ايم كه به اين روش ايراد بگيرد…

    در جلسه قبل از همه دانشجويان كلاس در مورد روش سوال شد؟ همه مي گفتند وقتي درس جزا روي نمودار مي رود به همراه مواد قانوني و… بهتر مي فهمند… باز پيدا مي شوند افرادي كه بگويند اين كارها نقاشي است… يا من اسمه دوا و ذكره شفا !

  7. مهیار Says:

    در پاسخ به امیر، یکی دو هفته قبل در یکی از کلاس های دکتر خجسته، صحبت از دکتر کاتوزیان و دیدگاه های کلی و فلسفی این استاد بزرگ پیش اومد و بعد یاداوری کرد که استاد بیمارند و از بچه ها خواستند برای سلامتی ایشون دعا کنند. آخر همون جلسه جون بحث راجع به دکتر کاتوزیان و ویژگی های شخصیتی ایشون شد، دستخط و امضای استاد کاتوزیان را پای فتوکپیِ صورتجلسه دفاع رساله دکتری خودش بهمون نشون داد که جالب بود، یه امضای کوچیک و زیبا که نشان از سلیقه صاحبش داشت. تاریخ صورتجلسه دفاع مال سال 87 بود، با نمره 19 و درجه عالی. کاش می شد ما هم یه روزی با استاد دکتر کاتوزیان رساله بگذرونیم!

    در مورد شرط فاسخ، من فکر می کنم اقاله معلق درست نیست یا حداقل همیشه درست نیست. بر حسب اتفاق، دو ترم پیش در موردش تحقیق کردم و با استادا هم حرف زدم و قانع شدم، شاید اینجا حوصلۀ دلایلشو نداشته باشه.

    فعل ناشی از ترک فعل، فرقش با ترک فعل اینه که ترک فعل خودش اصالتاً و مستقیماً به حکم قانون جرمه، ولی فعل ناشی از ترک فعل وقتیه که مقدمه، یعنی اون ترک فعله جرم نیست، اما نتیجش که یک امر مثبت (در مقابل منفی یا همون ترک فعله) جرمه. مثلاً ما هیچ جرمی به عنوان غذا ندادن به دیگری نداریم، ولی اگه این ترک فعل رو که خودش جرم نیست انجام بدی، منتهی به قتل می شه که در این صورت می شه فعل ناشی از ترک فعل. در حالیکه مثلاً امتناع از انجام وظایف قانونی برای مأمورین دولت، ترک فعلیه که مستقیماً جرمه. اُکی؟
    قبول دارم که مصادیقش کمه، ولی به هرحال هست و با خود ترک فعل فرق داره. البته واقعیت اینه که حقوق جزا اون ظرافت و پیچش های حقوق مدنی را که هر موضوعش قابل تقسیم به اقسام متعددیه رو نداره، واسه همینم آقایون جزائیون واسه اینکه کم نیارن هی تقسیمات بی خودی می تراشت؛ یکیش همین جرم عقیم که اصلاً جرم نیست چون انجم نشده! نمی دونم چرا اصلاً واسه فوق تو خط جزا مزا نیستم، حتی اگه خصوصی قبول نشم.

  8. مهیار Says:

    توضیح اینکه منظورم اینه که شرط فاسخ نمی تونه اقاله معلق باشه یا حداقل همیشه اینجور نیست و الا اقاله، می تونه معلق باشه، انقدر معلق باشه تا جونش دراد، ما که بخیل نیستیم!

    • Siavash Says:

      سلام
      خیلی ممنون از توضیحاتی که دادی …. راجع به شرط فاسخ اینو میدونم که نظر دکتر کاتوزیان در کتاب اعمال حقوقی اینه که باعث انحلال عقد از نوع انفساخ میشه، حتی چند جا به جای شرط فاسخ می گوید شرط انفساخ… به نظرم با تعریفی هم که از انفساخ می کند مشکلی ندارد،فسخ معلق هم اصلا برایم توجیه پذیز نیست چون شرط فاسخ حاصل تراضی است در حالی که فسخ، ایقاع است …. در مورد نظر دکتر شهبازی هم اگر انفساخ را قبول نکنیم به اقاله معلق بودن شرط فاسخ هیچ ایرادی نمی توانم بگیرم، فکر کنم می شود بگوئیم که شرط فاسخ اینجا یک نوع شرط نتیجه است، انگار نتیجه یک عقد دیگر به صورت معلق ضمن عقد اصلی شرط شده …
      حالا منتظرم از تحقیقات شما استفاده کنم

    • Siavash Says:

      راستی مهیار جان، سوالی از دکتر شهبازی نداری که به درد بقیه هم بخوره؟
      کمک کنید

  9. امیر Says:

    خیلی ممنون از پاسختون.

    • Siavash Says:

      خوبه هیچ کس رو توی دانشگاه اندازه دکتر خجسته قبول نداری و در عین حال اینقدر نسبت به استفاده از القاب علمی محتاط هستی، خوبه

  10. thinkermen Says:

    درود بر شما ما یک گروه در رشته فلسفه هستیم که برای اطلاع رسانی در حوزه های مختلف فلسفه دست به فعالییت زدیم از شما تقضا میکنیم که با لینک کردن ادرس وبلاگ به ما در این زمینه اطلاع رسانی کمک کنید. با تشکر

  11. Sepideh Says:

    سلام . بسی فراوان از این ایده استقبال می کنیم.چه کسی به از آقای شهبازی….برای مصاحبه…..

  12. حمید Says:

    سلام رفیق
    یه روزی که ان شاالله وارد دادگاهها شدی متوجه میشی که تمامی جار و جنجالها یعنی هیچ ، یعنی این حرفهای تئوری و کلاسی پشیزی ارزش ندارند . چون سیستم معیوبه . اونم به طرزی فجیع ! البته من کاملاً مخالفم یا این فاجعه و عمیقاً متأسفم . به نظرم کار قضایی برای یه دانشجو قاتل خلاقیت محسوب میشه .
    منظور از دانشجو کسیه که میخواد کار علمی انجام بده و تحصیلاتش رو ادامه بده .
    جواب سوالت رو هم توی وب خودم نوشتم .

    • احسان Says:

      با این حرفتون که سیستم معیوبه موافقم ولی بحث اینکه این مسائل تئوریک ارزشی نداره متاسفانه ناشی از دیدگاه عوامانه و معیوب به علم حقوق ِ . تو کشور ما متاسفانه بین مردم و حتی بین بیشتر حقوق خونده ها، میوه و ثمره ی علم حقوق رو دادگاه ها و وکالت و از این قبیل میدونن . و به زبان بهتر ثمره ی علم حقوق رو فن حقوق میدونن . فن حقوق و اجرای اون تنها و تنها شاخه ای از علم حقوق ِ . مثل این که تمام علم ریاضی رو در مهندسی بنا و یا تمام علم تجربی رو در طبابت خلاصه کنیم .
      حقوق به عنوان یک علم ، لزوما نیاز به اجرا شدن نداره تا به عنوان یک علم، معتبر باقی بمونه بلکه این فن حقوق(دادگاه بازی ها و وکالت و قضاوت و ..) ِ که برای درست اجرا شدنش نیاز به علم حقوق داره .

      • Siavash Says:

        البته حمید نمی خواست بگه مسائل تئوریک ارزشی نداره، میگن اثبات شی نفی ما عدا نمیکنه 🙂
        راستی من نفهمیدم چرا دکتر شهبازی هر وقت این جمله رو میگه یاد احسان فتاحی میکنه!؟ قضیه چیه؟

    • Siavash Says:

      خیلی ناراحت کننده است، کلی آدم وقت بزاره، درس بخونه از گردنه ی آزمون وکالت و ارشد و فعلل و تفعلل هم عبور کنه بعد با چیزهائی که شما می گوئید رو به رو شود! با این حال جای ناامیدی نیست علم به ذات خودش ارزشمنده، خدا رو شکر شیرین هم که هست، با همین دو تا فرض فعلا پیش میریم تا ببینیم دنیا دست کیه

  13. احسان Says:

    در مورد مصاحبه خیلی فکر خوبیه . الآن که چیزی به ذهنم نمیرسه سیاوش اما اگه چیزی به ذهنم خطور کرد حتما بهت میگم . حالا یا اینجا یا تو دانشکده

  14. مهیار Says:

    سیاوش جان، بحث مورد نظر، به مبنای خیارات بر می گرده. دوزار بیشتر واحد پاس کردن من بهم اجازه می ده جسارت کنم و از ریشه موضوع رو توضیح بدم:
    همانطور که می دونی ده ـ دوازده تا خیار در قانون مدنی داریم. یکی از مباحث تحلیلی و البته غیرکاربردی که در مورد خیارات مطرحه، اینه که مبنای خیارات چیه؟ به عبارت دیگه، هر خیاری از کجا اومده و علت موجهۀ وجودش چیه. مثلاً بعضیا معتقدن مبنای خیار تعذر تسلیم نظم عمومیه به همین خاطر هم نمی شه شرط سقوط این خیار رو در عقد کرد. همچنین مبنای خیلی از خیارات مثل خیار عیب و رؤیت، قصد مشترک و البته ضمنی طرفین دونسته شده. پس، خیاراتی داریم که وجودشون ناشی از اراده طرفیننه. در این میون، تنها خیاری که صریحاً و مستقیماً ـ نه فقط ضمنی ـ مبتنی بر اراده طرفینه، خیار شرطه که در قالب این خیار، معمولاً بنا به خواست یکی از طرفین (مشروطٌ له) و با قبول طرف مقابل (مشروطٌ علیه) این حق برای مشروطٌ له ایجاد می شه که طی مدت معینی، عقد رو بهم بزنه و فسخ کنه. قرار گرفتن این خیار در عقد با اراده طرفینه، با این وجود وقتی فسخ رخ میده، فسخه و اقاله نیست. حالا فرض کن که به خواست مشروطٌ له، طرف مقابل می پذیره که اگه معلقٌ علیه رخ داد عقد منحل بشه، اینجا اصل ِانحلال عقد فقط و فقط مبتنی بر اراده مشروطٌ لهِ و نقش اراداه مشروطٌ علیه، صرفاً اندراج این شرط در عقده، همین، و باعث نمی شه ماهیت این انحلال از فسخ بودن به اقاله بودن تغییر کنه، همون فسخ عادی و منجز، فقط معلق شده. اگه اراده مشروط علیه نمی بود اصلاً نمی تونستیم شرط فاسخ رو در عقد بگنجونیم، همچنانکه اگه اراده مشروط علیه نمی بود، خیار شرط رو هم نمی شد در عقد گنجوند. پس اینکه فکر کنیم چون شرط فاسخ مبتنی بر توافق طرفینه و در نتیجه ماهیتاً اقاله معلقه، نوعی خلاص کردن خودمون از تحلیل مبنائیه.
    در عین حال در بعضی فرضای خاص، شرط فاسخ می تونه اقاله مغلق هم باشه، اونم جائیه که انحلال عقد در صورت رخ دادن معلق علیه، خواست و اراده مستقیم هر دو طرف بوده باشه، یعنی هر دوی اونا در اندراج این شرط ذی نفع باشن و هر کدومشون هم مشروط علیه تلقی بشن و هم مشروط له که خوب، طبیعیه فرض نادریه، معمولاً یک طرفه که مشروطٌ لهه و اون یکی مشروط علیه.
    در مورد مصاحبه که ایده جالبیه و با نامبر وان اساتید هم شروع می شه، لطفاً از استاد بپرس اولاً اگه بخوان سطح علمی دانشکدمونو با دانشگاه های معتبر دولتی یعنی تهران و بهشتی مقایسه کنن چه نمره ای می دن؟ ثانیاً برای آقایونی که در آستانه فارغ التحصیلی ان و هنوز سربازی نرفتن چه توصیه ای دارن؟ سربازی و سپس بازار کار،یا ادامه تحصیل و دور موندن از بازار کار بخاطر نداشتن کارت پایان خدمت؟
    خیلی مخلصیم

    • Siavash Says:

      معلومه که هفت هشت تا پیراهن از من بیشتر پاره کردی چند بار کامنتت رو خوندم تا فهمیدم چی میخوای بگی ولی بازم نچرخید! یا حداقل تا انتها نچرخید، یه ایرادی پیش میاد؛ سبب خیار فسخ اراده طرفین عقدِ ولی پس از توافق یک حق کامل برای مشروط له به وجود میاد که طبق اون مشروط له مخیره از این حق استفاده کنه، استفاده نکنه و یا حق را اسقاط کنه، برعکس، مشروط علیه در قبال خیار فسخ در عقد خیاری هیچ محلی از اعراب نداره! و نقشش صرفا در تشکیل قرارداد است، اینجا هیچ خللی به ماهیت فسخ یعنی «انشای یکطرفه انحلال قرارداد یا تعهد» وارد نمشه در حالی که در شرط فاسخ به نظر میاد مشروط علیه و مشروط له اساسا در آن وجود ندارند یا به آن شکل نیستند چون هم در اندراج این شرط توافق وجود داشته و هم در «برداشتن آن» تا قبل از حصول معلق علیه باید توافق صورت بگیرد اینجا حقی برای مشروط له ایجاد نمی شود تا قابل اسقاط یا اعمال یکطرفه باشد، و این با هیچ تعریفی از ماهیت فسخ جور در نمیاد، به نظر من اگر هم مشروط له انفساخ به نفعش بود اینطور نیست که بتوانیم بگوئیم الا و لابد در اکثر اینطور قراردادها مشروط علیه مغموم و متضرر می شود، قطعا به حکم عقل و اراده آزاد در قبال این شرط چیزی از عوضین معامله جابه جا می شود، در این مورد یادم است آقای خجسته؛ (فکر کنم در بحث آثار اقاله)، اصطلاح «لشرط قسط من الثمن» را به کار می برد … از این عبارت هم (اگر نگوئی مطلق است و در باقی شروط مصداق دارد) می شود در اثبات اقاله و تفاسخِ معلق بودن شرط فاسخ استفاده کرد چون حاکی از رضایت و اراده دو طرف عقد در انحلال آن در صورت وقوع معلق علیه است،[اونی رو که شما نادر فرض کردی من تعمیم دادم 😉 تازه حتی اگر نادر هم باشه مثال نقض محسوب میشه (البته اگر نگی؛ النادر کالمعدوم 😉 ]

      ممنون از سوال ها، خیلی سوالهای خوبیه حتما می پرسم

  15. مهیار Says:

    حالا نمی خوای قبول کنی قبول نکن ولی مبنای بحثت که وقتی شرط فاسخ پیش بینی شد، حذف اون نیازمند ارادۀ طرفینه فقط در همون مواردی درسته که هر دو طرف عقد، هم مشروطٌ له و هم مشروطٌ علیه محسوب بشن که در این موارد منم اقاله معلق بودن شرط فاسخ رو قبول دارم ولی وقتی شرط فاسخ به خواست فقط یکی از طرفین درج شده و فقط همون یکی مشروطٌ له محسوب می شه، اسقاطش با اراده همون مشروط له امکانپذیره و در نتیجه مبنای ایراد مستشکل که جنابعالی باشی منتفی و در نتیجه عرایض سابق الذکر به اعتبار خودش باقیه. من نظرت را می فهمم ولی جسارتاً قبول ندارم. تو هم عیناً همین حق رو داری. آره داداش، خوبی حقوق به همین تمرینای فکریه و اینکه هیچ کس مجبور نیست چشم بسته حرف دیگری را قبول کنه.
    ممنون که سئوالامو می پرسی، واسم مهمن، خودم موندم برم سربازی یا واسه فوق برنامه ریزی کنم.

    • Siavash Says:

      من از یکی از اساتید سوال کردم که آیا مشروط له میتونه شرط فاسخ رو اسقاط کنه یا نه گفت نمیتونه، بعد بر این اساس اومدم اینجا فتوا دادم،… تو هم لابد از یکی دیگه از اساتید سوال کردی که اون هم گفته میشه و بر اون اساس فتوا دادی! اینجا هم حق با منه هم حق با تو ! حالا باید چه کار کنیم با این تعارض ؟ میگیم: اذا تعارضا تساقطا و رد الی الاصل! لذا نه فسخ درسته نه اقاله، یه ترکیبیه از این دو تا ! مثل قاطر که نه خره نه اسب، ولی از عمل نا مشروع این دو تا فلان فلان شده درست شده و حالا فقط باید سواری و حمالی ازش کشید، کاری هم نداریم که باباش فسخ بوده یا اقاله! البته به نظر من اقاله چون دو تا چیز داره باباشه ولی ممکنه نظرات علما اینجا متفاوت باشه، مهم نیست، چون بحث در این مورد جز برای فمینیست ها ثمره خاصی نداره، البته ممکن است کسانی پیدا شوند و اعتراض کنند که این چه طرز بحث کردن است؟ ما که در بحث های حقوقی ازدواج و این حرفها نداریم، ولی نظر اینها از حیز انتفا خارج است چون اصولا آدم های متحجر و بی ذوقی هستن و با کمی دقت در زندگی خصوصیشان متوجه می شویم که کمیتشان بد جور لنگ می زند! البته ما با زندگی خصوصی دیگران کاری نداریم اگر هم اشاره ای می کنیم پا را از گلیممان فراتر نمی گذاریم و اصولا در همان حدی فضولی می کنیم که حافظ رحمه الله کرده: واعظان کاین جلوه بر محراب و منبر می کنند، چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند، حالا که به اینجا رسیدیم یاد فیلمی که معروف بود به آقای گلستانی افتادم! استغفرالله، البته بعدا گفتند انشاالله ایشون قرار بوده نقش محلل را بازی کند، فیلم دختر بازی آن لاین نوری زاده هم در یوتیوب دیدنی است! بگذریم ، مخلص کلام اینکه، نکاح در استدلالات علمی جایز و کارگشاست، مبنای آن هم همان مزج ارادی در باب اسباب اشاعه است که با یک قلوپ تفسیر موسع نتیجه اش می شود حررومزاده ای به اسم شرط فاسخ. شیرین است که اینجا هم عده ای اختلاف دارند که خود این مولود، مونث یا مذکر یا خنثی است؟ که الأقوی هو الثالث

      راجع به سربازی هم حتما از دکتر سوال میکنم ولی این سوال فقط به درد چندتا دونه پسری می خورد که اینجا درس می خوانند چون اکثریت قاطع محصلین اینجا را دختر خانم هایی تشکیل می دهند که عمیقا بر این باور هستند که قانون علیه آنهاست! سیاوش بمیرد از غم این همه ظلم در قانونگذاری که نتیجه اش تسخیر دانشگاه ها و بازار کار توسط حضرات بانوان محترمه شده است.

  16. رامین Says:

    عجی ایده هایی داری داداش مصاحبه خیلی عالیه

  17. مهیار Says:

    یهو زدی به صحرای کربلا! منو باش کلی وقت گذاشتم واسه این مباحثه مجازی!

    • Siavash Says:

      امروز بعد از کلاس رفتم پیش دکتر شهبازی گفتم میشه اسقاط شرط فاسخ رو در اون مواقعی که شما گفتی ایقاع در نظر بگیریم که زد زیر خنده و گفت تو هنوز از این بحث فارق نشدی! تازه فهمیدم کاملا از طریق فلانی(ة) در جریان این مباحثه است، می گفت امروز صبح قبل از آمدن نیم ساعت به حرف دکتر خجسته و شاگرد خلفش مهیار فکر می کردم!!!!
      خوبی بحث اینه که آدم رو به شک میندازه، بعد برای اینکه از شک در بیایم هی باید به این در و اون در بزنیم،…جدای از اون کامنت زنگ تفریح، حقیقتش اینه که اگر من مستندات اینکه اسقاط یک طرفه شرط فاسخ در اون مواقعی که شما گفتی جایز است را ببینم تمایلم به نظر شما بیشتر می شود.

  18. مهیار Says:

    چه زود جواب گذاشتی، من هنوز آنلاینم!
    چند نکته:
    امروز دوبار دلخورم کردی، یکبار لحن تمسخرآمیرت در پاسخ به توضیحاتم و لوث کردن یک بحث علمی محض با گفتن چنان حرفایی، یکبارم منتسب کردن من به استاد بخصوص. اتفاقاً من از دکتر شهبازی بیشتر تأثیر پذیرفتم تا دکتر خجسته ولی به مصداق آیه شریفه: فبشّر عبادی الذین یستمعون القول و یتّبعون احسنه، سعی می کنم کورکورانه از هیچ کسی تقلید نکنم، این دو بزرگوار که جای خود دارند.
    ضمناً با کمال احترام، و با اینکه می تونم مستندات مورد نظرت را بگم، اما به نشانه اعتراض دیگه نه این بحث رو و نه هیچ بحث علمی دیگری رو در این وبلاگ ادامه نخواهم داد ، تو هم بگو به درک!

    • Siavash Says:

      به درک چیه؟! حیفه بحث به این خوبی ابتر بمونه، نمیدونم چرا از این 2مورد ناراحت شدی ولی از مورد اول هرگز قصدی مبنی بر چیزی که شما برداشت کردی نداشتم، حتی فکر هم نمی کنم با توجه به سابقه دوستی مجازی ما، دوستان دیگر هم چنین برداشتی کرده باشند، قصدم تنها، شوخی محض بود.در مورد انتساب به استاد بخصوص هم متحیرم مانده ام، منظورم این نبود که شما کورکورانه از ایشان پیروی می کنید، واضح است که اهل علم و نظر هستید منتها چون برای خودم شاگردی امثال دکتر خجسته و دکتر شهبازی افتخار محسوب می شود، در این مورد هم که دیدم نظر شما به نظر دکتر خجسته نزدیک تر است از این انتساب استفاده کردم، ایرادی نداره که! تا حالا ندیدم کسی از شاگرد مفهوم مقلد برداشت کند، حتما به خاطر مجازی بودن بحث و قلم ناپخته ی من است که باعث این سوء تفاهم شده، در هر صورت اگر باز هم تقصیری متوجه من است معذرت می خواهم.

  19. هورمزد Says:

    همیشه برایم جالب بوده بدانم که این عشاقی که به دنبال جناب شهبازی راه می افتند چه می گویند؟!! و از آنجایی که علاقه ای نداشته ام خود را در خیل رهروان قرار دهم نا آگاه مانده بودم تا نوشته شدن این مطلب توسط جنابعالی … بنده ی خدا در راهرو و راه پله هم از شرط فاسخ و… در امان نیست !

    یکی دوستان را که فکر می کنم ورودی شما هم باشد بچه ها (( مرید)) صدایش می کنند !
    که خلاصه ای از عبارت مرید شهبازی است !! یا دارد در مورد آقای شهبازی حرف می زند یا به دنبال شماره ی کلاسش است یا کنارش راه می رود یا به دنبالش می دود !!

  20. ناشناس Says:

    يکي مثلا من اين کارا رو بکنه نمي دونم دقيقا به کجاي آقاي هورمزد برميخوره .

  21. راضيه Says:

    يکي مثلا من اين کارو رو بکنه نمي دونم دقيقا به کجاي آقاي هورمزد برميخوره .

    • هورمزد Says:

      بنده که هر چه نوشته ام را می خوانم نمی بینم که گفته باشم :(( به من بر می خورد)) . خوابش را دیده اید؟! راستی شما هم به دنبال استاد می دوید؟!! بیچاره استاد !
      قرص هایتان را نگاهی دوباره بفرمایید گویا باعث دو بینی تان شده است!

      این مودبانه ترین پاسخی بود که می شد به حرف صدتا یک غازتان داد ! خدا دوستتان داشت که مخاطبتان فرد مودبی چون من بود !

      • ناشناس Says:

        دو حالت داره . يا بهت برخورده که اينجوري گفتي . يا فکر مي کني بايد راجع به هر چيزي نظر بدي و مسئول دخالت کردن در کارهايي باشي که اصلا بهت مرتبط نيست .
        خوبه بعد اين همه قصه فقط جواب پس دادن به تو يکي مونده بود

        • راضيه Says:

          دو حالت داره . يا بهت برخورده که اينجوري گفتي . يا فکر مي کني بايد راجع به هر چيزي نظر بدي و مسول دخالت کردن در کارهايي باشي که اصلا بهت مرتبط نيست .
          خوبه بعد از اين همهم قصه فقط جواب پس دادن به تو يکي مونده بود

          • هورمزد Says:

            1-برایت لذت بخش است که اول به عنوان ناشناس نظر بدی و بعد با اسم خودت ؟! آخی ! طفلکی ! این قرص ها چه ها که نمی کنند

            2- اینجا قسمت نظرات است !! نظرات ! مطلبی نوشته می شود و هر کس نظرش را می نویسد و نویسنده وبلاگ هم در صورت لزوم پاسخ می دهد. البته در میان انسانهای متمدن و با شعور وگر نه می شود رفتار شما که به جای صاحب وبلاگ پاسخ نظرات را می دهید !!

            کی می خواهید یاد بگیرید که دهانتان را جایی باز کنید که ((به تو چه)) نشنوید ؟! هان ؟! مطلبی نوشته شده و من نظرم را نوشته ام شما به کدام حق نداشته و بر اساس قانون کدام جنگل به خود اجازه دادید که پاسخ نظر من را بدهید؟!!

            نه دیگر ! بد می گویم؟! صاحب وبلاگ هستید؟! نیستید ! از شما سوالی پرسیده بودم؟ نه !
            مخاطب کلام من بودید ؟ نه !
            سر پیاز بودید ؟ نه !
            ته پیاز بودید؟ نه !

  22. f.r.r Says:

    h این راهی که شما (مهیار) و تو (سیاوش) پیش گرفتید مثل دو تا خط موازیه که هیچ وقت به هم نمیرسه البته اینکه شما (مهیار) میگی دیگه بحث نمی کنم یه جورایی داری اعلام شکست می کنی البته تو هم (سیاوش) خیلی خوشحال نباش چون اگه قرار باشه این ماراتن علمی برنده داشته باش اون کسی نیست جز دکتر شهبازی

  23. هورمزد Says:

    در همین پیام ها شخصیتتان ؟ بر همگان آشکار شده است. دیگر پاسخی به نوشته هایتان نخواهم داد که از شان من بسیار دور است واین هم کلامی موجب شهرت و خوشنودی شما نیز می گردد.

    سگی پای صحرا نشینی گزید
    به خشمی که زهرش ز دندان چکید
    شب از درد بیچاره خوابش نبرد
    به خیل اندرش دختری بود خرد
    پدر را جفا کرد و تندی نمود
    که آخر تو را نیز دندان نبود؟
    پس از گریه مرد پراگنده روز
    بخندید کای مامک دلفروز
    مرا گر چه هم سلطنت بود و بیش
    دریغ آمدم کام و دندان خویش
    محال است اگر تیغ بر سر خورم
    که دندان به پای سگ اندر برم
    توان کرد با ناکسان بد رگی
    ولیکن نیاید ز مردم سگی

  24. Siavash Says:

    من قصد ندارم تا مزاحم بحث شما باشم فقط در مورد کامنت اولی هورمزد این نکته را بگویم که علت اینکه دور و بر دکتر شهبازی همیشه افرادی جمع هستند دو دلیل عمده غیر از سوال کردن دارد یکی رابطه ی فوق العاده دوستانه ی ایشان با دانشجوها، و دیگری حالت بینایی بسیار ضعیف استاد است …. این رو از این جهت تذکر دادم که در این مورد خود من هم قبل تر درک درستی از این قضیه نداشتم، حتی اون پستی هم که با موضوع کمال نوشتم طعنه ای بود که از برداشت غلط سابقم از این مورد داشتم با این حال منکر این هم نمی شوم که رفتار بعضی ها در این مورد خارج از اعتدال و متاسفانه کمی زننده است.

    • هورمزد Says:

      سلام. ممنونم از توضیحت. من اصلآ ایرادی در این قضیه ندیده ام و پیامم هم واقعآ در بردارنده ی همان حس کنجکاوی بود که دانشجویان با استاد چه می گویند…

      اتفاقآ مزاحم که نیستی مراحم نیز هستی… آشنای حقوقدانی در همان ابتدا که حقوق قبول شده بودم می گفت : در حقوق هر شغلی که داشته باشی باید قاضی نیز باشی…
      یک وکیل خوب وکیلی است اول قضاوت کند…
      حالا هم واقعآ بدم نمی آمد که قضاوت می کردی ! البته می دانم که این کار را نمی کنی!!… ولی خوب … بگذریم… عاقلان دیده اند که من چه گفتم و چه شنیدم!

      ولی در کل بد نیست این پیام ها پاک شوند زیرا به وجهه وبلاگ لطمه می زند…
      البته به شرطی که این بحث از آن سو ادامه نیابد که بر کسی پوشیده نیست که از دادن پاسخ و نگارش نکات مقتضی در صورت مشاهده ی کم لطفتان بی ملاحظه هیچ گاه فروگذار نمی کنم ! X-(;)

  25. هورمزد Says:

    تصویری هم به انتها اضافه نمودم که گویا قسمت نبود و نیامد !

  26. هورمزد Says:

    توضیح ! : در انتهای پیامم کلمه ( کم لطفان ) به اشتباه (( کم لطفتان )) نوشته شد !!

    شما لطفتان کم نیست ! کی بورد من لطفش کم بود !!

    • Siavash Says:

      سلام، از لطف شما هم ممنون
      راستش قضاوت نمی کنم ولی خود من اگر جای شما دوتا بودم اینقدر تند نمی رفتم، مخصوصا اینکه هم دانشگاهی و مختلف الجنس هستید

  27. ناشناس Says:

    سياوش رفيقت يا خيلي گيجه يا خودشو زده به گيجي مطمئن نيستم ولي در مورد ادبش مطمئن شدم . راجع به قضيه اي که بعد مدني 5 گفتي ، باشه هرطور شما صلاح مي دوني .
    ارادت

  28. راضيه Says:

    سايوش چرا يکي در ميون اسم من پاک مي شه و با نام ناشناس مياد ؟! کامنت بالايي مال منه – راضيه

  29. مینا/به آهستگی Says:

    سلام
    من درباره ی قبولی در آزمون کارشناسی حقوق دانشگاه آزاد یک سوال داشتم
    لطفا اگر خواستین راهنمایی ام کنین بهم اطلاع بدین
    و اگه کمک کنی خیلی ممنون می شم.

  30. سپیده Says:

    سلام چقدر بد…
    الوعده وفا نشد ایندفعه؟!؟!؟!؟
    خیلی مشتاق و منتظر بودم جهت ارائه مصاحبه دکتر شهبازی..

  31. sArA Says:

    با هورمزد در مورد پاك كردن كامنتها موافقم
    اصلا وجهه خوبي نداره s-:

    • Siavash Says:

      منم خواستم پاک کنم ولی وقتی ادامه دادن حرفشون رو نسخ ضمنی کردن، عیب نداره دعوا هم یک تجربه و البته یک واقعیت است.

  32. يه هم دانشگاهي Says:

    سلام
    با يه نقد كوتاه به روزم
    خدايا ياريم كن حق بگويم

  33. زیلا Says:

    من دنبال جزوه اصول فقه استاد شهبازی هستم میشه بهم بدین البته با پست

بیان دیدگاه